چگونگی مقابله اقتدارگرايي با محافظه كاري پس از انتخابات اخیر

شكست تمامیت خواهان و دولت نهم در انتخابات شوراها و خبرگان رهبري بسيار زودتر از زماني كه ناظران انتظار آن را داشتند اثر رواني خود را بر احمدی نژاد و حامیانش گذاشته است به گونه اي كه برخی از آنان فرافكني براي توجيه شكست و انتقال بحران به خارج از مجموعه خويش را آغاز كرده اند. شايد روشنترين موضع گيري در اين خصوص اظهارات شخص احمدي نژاد، بزرگنرین زخم خورده ظاهری انتخابات اخیر، در كرمانشاه باشد كه بلافاصله پس از اعلام نتايج اوليه انتخابات شوراها صورت گرفته است. اما اين اظهارات تنها فرافكني نيست بلكه در دل آن نكاتي نهفته است كه حكايت از استراتژي بلند مدت براي برخورد با رقبا دارد. وی در اظهارات بي سابقه خويش در كرمانشاه صريحا از كساني ياد كرده كه مشغول كارشكني و مقاومت در مقابل سياست هاي دولتش هستند و با سفارش و توصيه برخي از مسوولان ارشد كشور در سمت هايي گمارده شده اند و سپس تهديد كرده كه با اين افراد برخورد خواهد كرد و اجازه نخواهد داد كه مانع تحقق اهداف انقلابي دولت شوند. از اين اظهارات به خوبي مي توان استنباط كرد كه مخاطب احمدي نژاد كيست. بي ترديد در شرايط كنوني مخاطب احمدي نژاد اصلاح طلبان نمي توانند باشند، چون تقریبا تمامی اصلاح طلبان پس از روي كار آمدن دولت احمدي نژاد يا از سمت هاي خويش كناره گيري كردند و يا توسط اين دولت كنارگذاشته شدند و در مجموع جايگاهي در دولت نهم وجود ندارد كه اصلاح طلبان توان عرض اندام در آن را داشته باشند. اما جريان محافظه كار به عنوان جريان موتلف با دولت نهم بخش هاي حساسي را از قدرت دولت نهم در اختيار دارد. وزارت كشور، استانداري ها، شوراي عالي امنيت ملي، وزارت امورخارجه و بسياري از پست هاي كليدي كشور هم اكنون در اختيار اين افراد قراردارد كه با وجود تاكيدات احمدي نژاد به عدم واگذاري اين سمت هاي حساس به افراد نزديك به محافظه كاران سنتي، هنوز اين روند در كشور ساري و جاري است. بنابراين اظهارات عالي ترين مقام دولتي كشور نشان مي دهد كه وي مسبب اصلي شكست خويش در انتخابات را جريان محافظه كار مي داند و اكنون خود را آماده مي كند تا با عوامل شكست خويش در انتخابات مقابله نمايد.
از اين رو اظهارات احمدي نژاد در كرمانشاه را مي توان هشداري از سوي اقتدارگرايان تمامیت خواه به محافظه كاران موتلف تفسير كرد و پيش بيني نمود كه آنان دريافته اند که سياست هاي يكجانبه شان كار را به جايي رسانده كه تمامی جناح هاي سياسي در كشور در آستانه صورت دادن يك ائتلاف استراتژيك براي نجات كشور از خطر سقوط به دست اقتدارگرايان هستند و لذا به نظر می رسد با وجود تهدیدهای فوق که از موضع عصبانیت است، در شرايط موجود هرگونه تغيير تاکتیکی غير قابل پيش بيني در سیاست ها و عملکردهای رهبری جریان قدرت طلب تمامیت خواه، برای جلوگیری از شکست کامل متصور باشد.