سالروز تاسيس بسيج

عصرنو 40:تنها 9 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در 5 آذر 1358 و يك ماه پس از تسخير آمریکا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، بنا به ضرورت به‌كارگيري نيروهاي مردمي و بنا به اقتضاي شرايط، حضرت امام خمینی (ره) فرمان تشكيل بسيج را صادر فرمودند.
نوپايي انقلاب، بروز بحران‌هاي داخلي و به هم ريختگي بنيه دفاعي كشور، ضرورت تشكيل بسيج را ايجاب مي‌كرد و حوادث سال‌هاي اول انقلاب صحت و ضرورت اين سیاست امام را به اثبات رساند.
خيل مشتاقان خدمت و مدافعان انقلاب و كشور از اقشار مختلف و در اقصي نقاط كشور در غالب نيروهاي بسيجي فعاليت خود را آغاز کردند و اولين تجربه آنها ياري رساندن به سپاه و كميته‌هاي انقلاب در قالب رويارويي با ضدانقلاب مسلح بود.
با شروع درگيري‌هاي مسلحانه داخلي به ویژه در كردستان که عملا همه توجهات معطوف به پايان دادن به آنها بود و با تهاجم گسترده عراق در 31 شهريور 59 و شروع جنگ تحميلي، فصل اساسي حضور بسيج و نقش‌آفريني این نهاد آغاز شد.
پیوند دغدغه دين‌داري ملت و شور انقلابي فرزندان آن با انگيزه دفاع از ميهن اسلامي و انقلابي، بسيج اين نهاد مردمي جديد را به بنيه دفاعي كشور افزود. مولفه ای كه در بررسي توان رزمي كشوراز ديد دشمن مغفول مانده بود.
درگير شدن در جنگي ناخواسته و تمام عيار، نابرابري سازمان و توان رزمي آن روز كشور، با صدام و حاميانش، عملا جنگ را به نبردي برابر تبديل کرد، به ویژه آن که به دليل وقوع انقلاب وتغييرات بنيادي در کشور، آمادگي لازم براي مقابله با متجاوزان وجود نداشت. ارتش ایران كه با حمايت و درايت امام توانسته بود از انحلال جان سالم به‌در برد به دنبال بازسازي خود و تثبيت نظم و انضباط واحدهایش بود و سپاه پاسداران هم نهادي نوپا و فاقد هرگونه تجهيزات لازم و آموزش و تجربه كافي براي مقابله با دشمن. در اين اثنا بسيج به عنوان يك نيروي جوشيده از متن مردم انقلابي درصحنه دفاع مقدس ظهور پيدا كرد.
با شروع جنگ و انجام عمليات‌ متعدد پارتيزاني و نامنظم، حركت ارتش عراق متوقف و تلاش براي بيرون راندن او از خاك كشور آغاز شد. به گونه ای كه در طول تمام عمليات‌ رزمندگان ایران اسلامی، نيروهاي بسيجي عمده قوا را تشكيل مي‌دادند و نسبت آنها با پاسداران حداقل 10 برابر بود. يعني نيروهاي بسيجي حاضر در جبهه‌ها با كل نيروهاي ارتش و سپاه با اين تفاوت كه عمده نيروهاي خط‌شكن و بيشتر فرماندهان تا رده دسته، گروهان و گاه گردان‌های سپاه از نيروهاي بسيجي بودند.
عنصر اساسي در تشخيص صداقت بسيجیان، داوطلب بودن آنان بود كه از فهم درست وقايع، تحليل عالمانه و از خودگذشتگي خالصانه براي خدمت صادقانه برخوردار بودند.
و به همين دليل بسيج مدرسه عشق نام گرفت و بسیجیان قهرمان نماد وارستگي از وابستگي‌هاي مادي شدند. آنان نخست از سيم خاردار نفس، قدرت، مقام و دنياطلبي عبور كردند تا توانستند از دشوارترين ميدان‌های مین و دیگر موانع دشمن عبور كنند. هنوز بخش عمده علاقه قلبي مردم ایران به بسيجيان از همين ويژگي‌های رزمندگان دوران دفاع مقدس ريشه مي‌گيرد.
كم نبودند و نيستند بسيجياني كه از درون سنگرهاي سرد يا از بيابان‌هاي سوزان و طاقت‌فرساي جنوب توانستند يك شبه ره صد ساله پيموده و از بسياري از رهروان طريق يار، سبقت بگيرند كه » ان‌الجهاد باب من ابواب الجنه» و فتح آن خاص اوليای خدا.
آن بسیجیان هم افتخار مقاومت و ايستادگي را نصيب ملت كردند و هم خود قله‌هاي رفيع خودسازي و افتخار را فتح كردند. به همين جهت بود كه امام و مقتدای انقلاب فرمودند » بسيج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضا نموده‌اند. من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه مي‌خورم و از خدا مي‌خواهم تا با بسيجيان محشورم گرداند، چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجي‌ام».
آری، بسيج يعني مردمي متشكل كه با روحي سرشار از عشق و ايثار و تيزبيني و تدبير كه براي دفاع از كشور و انقلاب در قبال هر تجاوز و تهامي، گردهم مي‌آيند. بسيج از متن مردم برخاسته و از آنها ريشه گرفته و در ميان آنها زندگي مي‌كند و رود پرخروش بسيج باید همچنان از درياي پهناور توده مردم سرچشمه ‌گيرد كه قطع رابطه رود از سرچشمه ثمرش خشكي است. خسارت حكومتي كردن بسيج و جداسازي آن از ملت و جامعه و در انقياد يك جريان سياسي قرار دادن آن به معناي نابودي بسيج و قرباني كردن آن براي اهداف کوچکتر است. بسيج نه يك نهاد در كنار دیگر نهادهاي رسمي است و نه وابسته به يك قشر و يك طبقه و یک طيف، بلكه باید چون روحي باشد در تمام اجزا و پيکر جامعه و مرز طبقات و گروه‌هاي اجتماعي و اقشار و مسووليت‌ها و اصناف و اقوام را در نوردد. تلاش براي سیاسی و وابسته كردن بسيج به یک جناح، بریدن بند ناف او از ملت و جامعه و البته هزينه كردن آن برای منافع زودگذر حاکمان به جای حفظ آن در جهت منافع ملی است.
در واقع بسيجيان دو دسته‌اند يكي بسيجيان داوطلب و از جان گذشته دوران جنگ و دوم افرادي كه پس از جنگ به استخدام بسيج درآمده و يا به خاطر كسب امتيازاتي به اين نبرد پيوسته‌اند و فرق و فاصله فراوان است بين اين دو! و آیا آن چه كه امروز در عرصه عمل جاري است، بي‌رغبتي و كم توجهي به بسيجيان دوران جنگ و بسيجيان با همان خصوصيات و خلق و خو و اشتياق و علاقه وافر براي افزايش اعضاي استخدامي جديد بسیج پرسش آفرین نیست؟
راز استفاده ابزاري از بسيج، به دست قدرت‌طلبان نیز در اين نكته نهفته است. اما بسيجيان به درستي مي‌دانند كه نبايد وجه المصالحه قرار گيرند و سرباز پياده يك جريان سياسي شوند. آويزه گوش بسيجيان فرازي از وصيتنامه امام خمینی (ره) است كه فرمود: » وصيت اكيد من به قواي مسلح آن است كه همان طور كه از مقررات نظام عدم دخول نظامي در احزاب و گروه‌ها و جبهه‌ها است به آن عمل نمايند و قواي مسلح مطلقا چه نظامي و انتظامي و پاسدار و بسيج و غير اينها در هيچ حزب و گروهي وارد نشده و خود را از بازي‌هاي سياسي دور نگه دارند. در اين صورت مي‌توانند قدرت نظامي خود را حفظ و از اختلافات درون گروهي مصون باشند و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمايند و چون انقلاب از همه ملت‌و حفظ آن بر همگان است دولت و ملت و شوراي دفاع و مجلس شوراي اسلامي وظيفه شرعي و ميهني آنان است كه اگر قواي مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملي انجام دهند يا در احزاب وارد شوند كه بي‌اشكال به تباهي كشيده مي‌شوند و يا در بازي‌هاي سياسي وارد شوند از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شوراي رهبري است كه با قاطعيت از اين امر جلوگيري نمايد تا كشور از آسيب در امان باشد».
آيا اقدامات غلط است؟
اما اقدام‌های برخي از نیروها و هدایتگران نهادهاي مسلح در انتخابات گذشته و تاثير آنها در تشكيل برخي نهادها، نگراني عميقي پديد آورده است. این اقدام‌ها به گونه‌اي است كه علاوه بر بازتوليد استبداد و يك طرفه و نابرابر ساختن مبارزات انتخاباتي را اعتبار نيروهاي مسلح را كه سرمايه عظيم ملت هستند، مخدوش مي‌كند.
تلاش براي سوءاستفاده از جايگاه و توان نيروهاي نظامي مخصوصا اعضاي بسيج و دخالت دادن آنها در منازعات سياسي كشور و تشكيل و سازماندهي احزاب پادگاني در سال‌های اخیر روند رو به تزایدي داشته است. به تازگی در قالب لايحه جامع انتخابات كه توسط وزارت كشور دولت آقای احمدی نژاد تهيه شده است، به دخالت نيروهاي نظامي در امور سياسي رسميت داده شده و در تبصره ماده 102 صراحتا دخالت بسيج را در امر رسيدگي به صلاحيت داوطلبان انتخابات به رسميت شناخته و اشاره دارد كه: » نيروي مقاومت بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي‌تواند در هر حوزه انتخابيه گزارش‌هاي مردمي ارزيابي شده در مورد داوطلب را در مهلت رسيدگي به صلاحيت داوطلبان به هيات‌هاي اجرايي و نظارت ذي‌ربط ارسال نمايد. هيات‌هاي مزبور موظف به رسيدگي به اين گزارش‌ها هستند». حال آن كه اين امر مطابق قوانین کنونی به عهده نهادهاي ديگر گذاشته شده است. روشن است كه امكانات سپاه و بسيج و استفاده احتمالی آنها از پشتوانه سنگين اطلاعاتي و امنيتي و اقتصادي در عرصه سياست، نه تنها فضاي رقابت‌هاي انتخاباتي را در كشور نامتوازن و نابرابر مي‌كند، بلكه آشکارا نظرات صريح امام را در عدم دخالت نيروهاي نظامي در امور سياسي زير پا نهاده و به جايگاه ارزشمند نيروهاي مسلح لطمات جبران‌ناپذيري وارد مي‌كند.
ضمن احترام به ساحت محترم بسيجيان و قدرداني از زحمات خالصانه آنها در دوران دفاع مقدس اميدواريم بسیجیان دیروز و امروز با تاسي از امام راحل اجازه سوءاستفاده از اين سرمايه ملي و ماندگار را به فرصت‌طلبان ندهند و ابزار دست جريان قدرت و گروه‌های سیاسی واقع نشوند.ان شاء الله.