عصرنو شماره 40 – دوشنبه 13 آذر 85: اعلام جرم دادسرای تهران علیه روزنامه های اصلاح طلب؛ عدالت قضایی؟

در اوایل هفته جاری خبر رسید که دادسرای تهران در اقدامی کم سابقه با ورود به بحث بررسی تخلفات انتخاباتی وبا انتشار بیانیه ای رسمی، علیه برخی روزنامه ها اعلام جرم کرده است.
دادسرای تهران در این بیانیه با خط ونشان کشیدن برای مدیران مسول نشریات،آنها را تهدید کرد که در صورت عدم توجه به این بیانیه ، روزنامه های آنها تا پایان انتخابات توقیف خواهد شد.
اگر به لیست معدود روزنامه های مندرج در این بیانیه که با عنایت دادسرا علیه آنها اعلام جرم شده است نگاهی هرچند گذرا داشته باشیم. بدون شک نام چهار روزنامه شاخص جریان اصلاح طلبی یعنی آینده نو،اعتماد،اعتمادملی وکارگزاران بیش از سه-چهار نشریه دیگر باقی مانده در لیست، جلب توجه می کند.
صرف نظر از اینکه دادسرای تهران از چه جایگاهی وارد بحث بررسی تخلفات انتخاباتی شده است که مجال وجایگاه دیگری را می طلبد…
این پرسش مطرح می شود که چه اتفاقی در روزهای گذشته به وقوع پیوسته که دادسرای تهران چنین سراسیمه به میدان آمده عزم خود را جهت برخورد با چند روزنامه جزم کرده است؟
مطمئنا اگر بنا به برخورد با تخلفات انتخاباتی باشد رسیدگی به پرونده قطور رسانه ملی با توجه به تاثیرگذاری،فراگیری وهمچنین ارتزاق از بیت المال اولی تر به نظر می رسد. به ویژه آنکه کارنامه صدا وسیما در شش ماهه گذشته چیزی جز اختلاف افکنی در صفوف اصلاح طلبان و همچنین تلاش گسترده برای کتمان شکاف های عمیق در اردوگاه جریان «محافظه –اقتدارگرا» و تلاش برای نزدیکی آنها، نبوده است.
این رسانه برای نیل به اهداف مذکور ازاستفاده از هیچ روشی چه اخلاقی و چه غیر اخلاقی فرو گذار نکرده است.
آیا دادسرای محترم در این باره اقداماتی را انجام داده است؟[ احتمالا تنها مساله ای که در صدا وسیما شاید درباره آن نظارتی صورت بگیرد این امر باشد که مبادا تبلیغات جریان محافظه کار معترض به احمدی نژاد وحامیان وی از حجم تبلیغات حامیان رئیس دولت نهم در رسانه ملی پیشی بگیرد]
و یا مورد دیگر برگزاری کنفرانس مطبوعاتی بادامچییان وغفوری فرد به عنوان نامزدهای انتخاباتی جریان محافظه کار در هفته گذشته که اتفاقا از پوشش رسانه ای وسیعی نیز برخوردار شد.[به احتمال زیاد این فقره از چشم تیزبین! دادسرای تهران دور مانده است]
اقدامات روزنامه های عمومی ودولتی مانند کیهان و ایران هم که جای خود دارد و آنچه که به گوش مسولان قضایی نمی رسد فریاد است…
از این گونه مثالها فروان است ومجال ما در این نوشتار کوتاه…
حال دوباره به پرسش کلیدی خود می پردازیم که چه اتفاقی روی داده است که دادسرای تهران چنین برای حمله به روزنامه ها زین و یراق کرده است؟
اگر سیر تحولات در چند روز گذشته را مورد مداقه قرار دهیم، بدون شک مهمترین وتاثیرگذار ترین تحول این چند روز را در اجماع ایجاد شده در صفوف اصلاح طلبان حول محور»خاتمی-کروبی-هاشمی» وتشکیل ائتلاف بزرگ اصلاح طلبان خواهیم یافت.
این نقطه عطف از سویی باعث گرم شدن فضای انتخابات واز سوی دیگر آب شدن تدریجی یخ حضور مردم در عرصه تصمیم گیری شده است.
توجه داشته باشید که تنها راه خبر رسانی وارتباط اصلاح طلبان با مردم همان چهار روزنامه مغضوب دادسرای تهران بوده است. که در فضای انحصار رسانه ای موجود، صدای اصلاح طلبان را هرچند بسیار محدود به جامعه منتقل کرده و پژواکی فراتر از انتظار را در چند روز گذشته دریافت کرده است.
به نظر می رسد که حامیان یکدست سازی حاکمیت با مشاهده انسجام اصلاح طلبان وجنگ قدرت در اردوگاه جریان مقابل که هر روز چشم انداز اجماع در بین آنان را کمرنگتر می کند با احساس خطر نسبت به حضور مردم در عرصه که باطل السحر امداهای ویژه و تاثیرات حزب پادگانی است. برنامه جدیدی را برای قطع ارتباط اصلاح طلبان و مردم تهیه دیده اند…
…در یک سال ونیم گذشته شعار عدالت از همه بلندگوهای حامیان یکدست سازی حاکمیت به صورت مدوام به گوش می رسد با اتفاقات اخیر به احتمال قریب به یقین قرار است که پس از عدالت رسانه ای و عدالت حزبی، چشممان به جمال عدالت قضایی حاکمیت یکدست نیز روشن شود.