عصرنو 40: روزي فردي به تيراندازي رسيد كه تمام تيرهاي خود را از فواصل مختلف، دقيق به هدف زده بود. از تيرانداز پرسيد جناب استاد چند سال است كه به تمرين تيراندازي ميپردازيد؟ تيرانداز جواب داد از همين امروز شروع كردهام. آن شخص كه شگفتزده شده بود، پرسيد رمز اين كه با چنين دقتي تيرهاي خود را به وسط هدف ميزنيد چيست؟ تيرانداز با فروتني خاصي گفت: كاري ندارد اول شليك ميكنم سپس به مركز جايي كه تير به آن برخورد كرده دايرهاي رسم ميكنم.
اگر به كارنامه يكساله حاكميت يكدست نگاهي هرچند گذرا داشته باشيم، در بسياري مواقع شاهديم كه رسانهها و بدنه كارشناسي كشور به پرگاري تبديل شدهاند كه اطراف مركز سخنان و موضعگيريهاي خلقالساعه، غيرمنطقي و حتي غيرمعقول دولتمردان دايرهاي رسم كرده، در بوق و كرنا ميدمند كه دولتمردان محترم باهوش، ذكاوت و تبحر خود به مركز هدف شليك كردهاند. اين روند را ميتوان در بسياري از شئون عملكرد حاكميت وابسته به جريان قدرت به راحتي مشاهده كرد. از هدم سازمان مديريت و برنامهريزي كشور گرفته تا اعلام اين كه دو بچه كافي نيست! نمونه بارز ديگر اين روند را نيز ميتوان در عزل و نصبهاي صورت گرفته در كابينه نهم جستوجو كرد. از سويي نزديكان دولت آقاي احمدينژاد از ارزيابيهاي دقيق و بررسيهاي كارشناسانه در مورد عملكرد تك تك اعضاي كابينه توسط احمدينژاد خبر ميدهند و اعلام ميكنند كه نمره اقتصادي دولت بيست است و از سوي ديگر شاهديم كه اعضاي حذف شده از كابينه همگي از تيم اقتصادي دولت نهم بودهاند. به نظر ميرسد كه احتمالا تيم ارزيابي دولت يا معني نمره بيست را نميشناختند و يا اين كه درجهبندي عملكرد وزرا از صد بوده و اين بزرگواران موفق به دريافت نمره بيست از صد شدهاند؟!
مساله ديگر قابل بحث در اين مورد، نحوه تغيير اعضاي كابينه است. در ابتدا اعلام ميشد كه وزير رفاه به سبب ضعف عملكرد توسط محمود احمدينژاد عزل شده است و دراين باره رسانه ملي و نشريات همفكر ايشان اين اقدام وي را نشان دهنده صلابت، قاطعيت و عزم وي براي مقابله با ضعفها و كمبودها عنوان كرده و در اين باره مثنويها سرودند.
اما فرداي آن روز كاشف به عمل ميآيد كه پرويز كاظمي وزير معزول رفاه استعفا داده است، وي اعلام ميكند: بركنار نشدم بلكه استعفا دادم زيرا در عزل و نصبهاي حوزه كاري خود هيچ نقشي نداشتم!
جالبتر آن كه روز معرفي وزير جديد رفاه به مجلس طرح ادغام اين وزارت در وزارت بهداشت در صحن مجلس نيز مطرح ميشود. رخدادهاي كم نظير كه مختص دوران حاكميت يكدست و مديريت هماهنگ است.
بررسي تغييرات بعدي كابينه نيز خالي از لطف نيست از سويي خبر استعفاي رهبر، رييس سازمان مديريت و ناظمي اردكاني، وزير تعاون دولت احمدينژاد در رسانهها اعلام ميشود و از سوي ديگر دفاتر اين دو دولتمرد از همه جا بيخبر موضوع را تكذيب و اعلام كنند رييس ما با قوت به فعاليتهاي خود ادامه ميدهد و پس از چند ساعت با معرفي مقام جديد معرفي شده آقاي احمدينژاد، تازه آشكار ميشود كه مقامهاي پيشين عزل شدهاند و استعفايي در كار نبوده است.
به نظر ميرسد اين طرح درباره وزارت راه نيز در حال تكرار باشد.
نكته ظريف آن كه در همه موارد اشاره شده نقش رسانه ملي و نشريات حامي «منطقي، علمي و كارشناسي جلوه دادن» عملكرد دولتمردان بوده است.
به نظر ميرسد توجيه عملكرد حاكمان تنها كاركردي است كه تصميمگيران حاكميت وابسته به قدرت براي بدنه كارشناسي و رسانههاي كشور متصورند.
بنابراين تعريف، رسانهها و بدنه كارشناسي كشور هر لحظه بايد مترصد تيراندازي ديگري توسط دولتمردان باشند تا به دور آن دايرهاي بكشند.