سرمقاله عصرنو 39:
كمتر از يك ماه ديگر، سومين دوره انتخابات شوراها برگزار ميشود. در ارتباط با اهميت اين انتخابات ميتوان از ابعاد مختلف سخن گفت. به هر حال انتخابات شوراها نيز مانند هر انتخابات ديگر، صحنه حضور و رقابت گروههاي سياسي كشور براي كسب پيروزي در جلب اعتماد مردم و به دست آوردن سكان نهادي از نهادهاي انتخابي كشور است. از چنین منظری، پيروزي در انتخابات شوراها و تصاحب كرسيهاي آن، خصوصا در شهرهاي بزرگ و كسب اختيار اداره شهرها، ميتواند حايز اهميت باشد.
اما در كنار اهميت نفس پيروزي در انتخابات، گاهي به سبب ايجاد موقعيتهاي حساس در شرايط داخلي و خارجي كشورها و تلاقي آنها با برگزاري انتخابات، ميتواند به انتخابات اهميت بیشتری بدهد و كيفيت برگزاري آن انتخابات و نتايج حاصل از آن را با سرنوشت كشور در زمينههاي گوناگون، گره بزند.
با توجه به شرايط حاكم بر انتخابات خبرگان كه عليرغم اهميت به سزاي ذاتي آن، عملا امكان رقابت جدي و موثر در آن كمرنگ شده است، به نظر ميرسد كه انتخابات آينده شوراها، علاوه بر اهميتهاي ذاتي خود، به سبب تقارن برگزاري آن با شرايط خاص داخلي و خارجي كشور، داراي اهميت مضاعفي باشد. از جمله ابعاد مضاعف اين اهميت ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- اين انتخابات زماني برگزار ميشود كه پيش از آن، اقتدارگرايان با بهكارگيري تمامي ابزارهاي مجاز و غيرمجاز ممكن در چند انتخابات اخير كشور به پيروزي رسيده و با تصاحب نهادهاي انتخابي كشور، حاكميتي يكدست و يكهسالار را به دست آوردهاند. لذا پيروزي در اين انتخابات ميتواند بر ذهنيت كنوني آنان مبني بر در اختيار داشتن حمايت يكپارچه و وسيع افكار عمومي و آراي ملت، مهر تاييد بزند. كاملا واضح است كه در صورت تحقق چنين رخدادي، رفتار حاكميت يكهسالار در مواجهه با آزاديهاي سياسي، حقوق شهروندي، فرآيند توسعه پايدار كشور، منابع و ثروتهاي ملي و…، رفتاري غيرقابل كنترل خواهد شد و راه براي سركشيها، تضييع بيش از پيش حقوق ملت و ميدانداري تفكرات بيبهره از درك و رعایت منافع ملي بازخواهد شد.
2- انتخابات شوراها در حالي برگزار ميشود كه در حدود يك سال ديگر، انتخابات مهم مجلس هشتم برگزار خواهد شد. انتخابات مربوط به نهادي كه سه سال پيش و در جريان برگزاري دوره گذشته آن، اقتدارگرایان توانستند با توسل به رد صلاحيت گسترده داوطلبان مستقل و اصلاح طلب (بيش از يك چهارم كل داوطلبان انتخابات)، اختيار آن را به دست بگيرند. هر چند الزاما نميتوان رابطهاي مستقيم بين پيروزي در انتخابات شوراهاي سوم و مجلس هشتم برقرار نمود، ولي عدم پيروزي در انتخابات آتي شوراها، ميتواند عامل رواني و سياسي قابل توجهي براي افزايش امكان پيروزي اصلاح طلبان و نیروهای مستقل در انتخابات مجلس هشتم باشد.
3- در شرايط وجود چالشهاي جدي هستهاي و حقوق بشري كه شرايط خارجي كشور را دستخوش تهديد و عدم امنيت كرده است، نوع نگاه جناح پيروز در انتخابات آينده شوراها به مسايل گوناگون داخلي و خارجي كشور، ميتواند تاثير مستقيم و سريعي در مناسبات خارجي كشور و داراي پيامي روشن وتاثيرگذار براي كنشگران خارجي در تنظيم نوع تعامل خود با نظام و كشور باشد. تاثير غيرقابل انكاري كه جامعه ما در يك دهه گذشته، حداقل دو مرتبه، انتخابات رياست جمهوري هفتم و نهم، آن را به خوبي لمس كرده است.
از اين رو، هرچند شرايط برگزاري انتخابات شوراها، از ابعاد مختلف، شرايطي عادلانه و مطلوب به نظر نميرسد و حاكميت يكهسالاري با در اختيار داشتن تمامی عوامل و ابزارهاي قدرت، رقيب خود را از برخورداري از حداقل امكانات شركت در رقابتي عادلانه محروم ساخته است و هرچند تمام اهرمهاي اجرايي و نظاتي برگزاري انتخابات در اختيار اقتدارگرايان قرار دارد، ولي اصلاح طلبان و تمامی كساني كه حاكميت يكهسالار را ناقض منافع ملي كشور دانسته و بر اين مبنا تحقق آن را برنميتابند، شركت در انتخابات شوراها را فراتر از تصاحب كرسيهاي شوراها، كه آن نيز داراي اهميت است, به مثابه مجالي براي مقابله با استبداد و يكهسالاري و دفاع از آرمانهاي متعالي جمهوري اسلامي دانسته، تلاش خود را براي رقم خوردن سرنوشت اين انتخابات، در جهت اعتلاي كشور و نظام ميبينند.