جرياني كه تحت تابلوي اصولگرايي در انتخابات دوم شوراهاي شهر و روستا سر برآورد، مدعي هويتي متفاوت با راست و راه سومي در عرصه سياسي كشور بود. اصولگرايان براي اثبات ضديت و افتراق خود با اصلاحطلبان چندان مشكل نداشتند. آنان سابقه دورهاي از فعاليت در نقش نيروي عملياتي راست را عليه نيروهاي چپ و اصلاحطلب در كارنامه خود داشتند اما به موجب همين سابقه فعاليت سياسي با تابلويي متفاوت از راست براي اثبات هويتي مستقل كافي به نظر نميرسيد. از اين رو اصولگرايان كه از حمايتهاي مالي و سياسي و تشكيلاتي گسترده و بيحساب و كتاب كانون قدرت برخوردار بودند علاوه بر قبضه مراكز قدرت و ايجاد حاكميتي كاملا يكدست انگيزه ديگري نيز براي عدم ائتلاف با راست داشتند و آن اثبات هويت متمايز از راست براي خويش بود.
از اين رو كانديداي اصولگرايان اقتدارگرا در تبليغات انتخابات رياست جمهوري نهم بيش از هر چيز بر اين نكته تاكيد ميكرد از جنس ديگري است و آمده است و تا با ورود به حريم ممنوعه قدرت طرحي نو دراندازد.
آنها اصرار داشتند كه به جامعه بقبولانند كه 28 سال اخير كشور به انحراف رفته و آنها در طول اين مدت از قدرت كنار بودهاند اگرچه چندي بعد مدت انحراف نظام و كشور را به 16 سال تقليل داده و از تحولات كشور در 16 سال اخير تبري جستند. اما به هر حال بر عدم حضور در قدرت و عدم پذيرش مسووليت وضع موجود تاكيدي آشكار داشتند. آن ادعاها و شعارها اگر در سطح جامعه با اقبال فراگير مواجه نشد اما انگيزه بدنه اجتماعي اين جريان و حاميان نظامي و شبهنظامي آن را براي حضور سازمان يافته در انتخابات دو چندان كرد. اكنون پس از گذشت يك سال از به قدرت رسيدن اصولگرايان اقتدارگرا و درآستانه انتخابات خبرگان و شوراها علاوه بر ارزيابي و صحت شعارهاي اقتصاد نظير آوردن پول نفت بر سر سفره مردم زمان ارزيابي صداقت ايشان در شعارها و ادعاهاي سياسي نظير داشتن هويتي متمايز از راست و از جنسي ديگر بودن و شكستن حريم ممنوعه قدرت فرا رسيده است.
اكنون جريانهاي سياسي داراي هويت و تشخص سياسي دست در كار تهيه فهرستهاي انتخاباتي به مخصوص خود در انتخابات شوراها و خبرگان هستند. حال بايد به انتظار نشست و ديد اصولگرايان مدعي هويت مستقل در اين انتخابات چگونه عمل خواهند كرد. آيا آنان همچنان مدعي بودن از جنسي متفاوت و مرزبنديبا راست هستند يا اين كه پس از كسب قدرت، شعارها و ادعاهاي سياسي گذشته را همچون شعارهاي اقتصادي نظير آوردن پول نفت بر سرسفره مردم به فراموشي خواهند سپرد.
اصولگرايان در انتخابات آينده در برابر انتخابي سخت قرار دارند. اول كنار گذاردن تمامي ادعاهاي هويتي خود به منظور تثبيت و تضمين موقعيت قدرت حتي به قيمت ريزش بخش قابل توجهي از بدنه ساده و صادق خود كه جذب همين شعارها شدهاند و يا التزام به شعارها و ادعاهاي گذشته و حضور در انتخابات با هويت مستقل مانند ديگر جريانهاي اصلي سياسي و فكري- متقابلا جناح راست نيز در اين انتخابات در برابر انتخابي مهم قرار گرفته است. ائتلاف با اصولگرايان درواقع به اين معنا خواهد بود كه راست اتوريته سياسي اصولگرايان را در راس هرم قدرت و نقش درجه دوم را در اين هرم براي خود پذيرفته و به مطلقيت سياسي كه البته نقشي در چگونگي آن نخواهد داشت تن داده است. عدم ائتلاف با اصولگرايان اگرچه مرزبندي جناح راست را با استبداد و اقتدارگرايي به نمايش گذاشته و بر اعتبار و وجاهت اين جناح خواهد افزود اما متقابلا اگر مانند انتخابات رياست جمهوري نهم در پس پرده اراده فائقهاي براي پيروزي اصولگرايان وجود داشته باشد، جناح راست بايد ريسك كنار ماندن از قدرت را حداقل تا آينده قابل پيشبيني بپذيرد. به اين ترتيب انتخابات آينده بهترين شاخص معيار براي ارزيابي پرنسيب و تشخص فكري- سياسي اين دو جريان سياسي است.