به بهانه چهلم مرحوم
متاسفانه برخي از مباني ما تغيير كرده است؛ كه البته اينگونه تحريفها تازگي ندارد، حتي در 60 سال پس از هجرت پيامبر وقتي به تاريخ نگاه ميكنيم، ميبينيم كه مباني مورد تغيير قرار ميگيرد».
«تنها 19 سال از رحلت امام خميني (ره) گذشته است كه حرفهاي ايشان تحريف ميشود. در حاليكه امام خميني فرمودند: «جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد». عده اي ميگويند جمهوري معنا ندارد و ما آمدهايم اسلام را پياده كنيم و حتي اين جمله امام كه ميفرمايند: «ميزان راي ملت است» را تحريف ميكنند».
«امروز عدهاي كه روزگاري با انقلاب نبودند و سرخوشي نداشتند، تئوريسينانقلاب شدهاند».
«جاي تاسف است كه در چنين ايامي به بيت رفيع حضرت امام (ره) آنطور اهانتها و تهمتها و دروغپردازيها شد… دستي در كار است كه بيت امام و شخصيتهاي مبارز اسلام را كه به انقلاب دلبستگي دارند، از صحنه خارج كنند… آقاي حاج حسن خميني دو تا مطلب ذكر كرد… اين وصيتنامه امام است، بند (ل) وصيتنامه است: «وصيت اكيد من به قواي مسلح آن است كه از مقررات نظام، عدم دخول در احزاب و گروهها و جبهههاست… خود را از بازيهاي سياسي دور نگاه داريد».
عبارت مذكور فرازهايي از آخرين سخنرانيهاي مرحوم آيتالله توسلي؛ رييس دفتر امام راحل است كه ساليان متمادي به عنوان يكي از شاگردان امام در مكتب ايشان تلمذ نموده است.
وي فردي بود كه بهواسطه حضورش در دفترامام، تحقيقاً از دغدغههاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در خصوص مسائل نظام و خطراتي كه اين انقلاب را پس از رحلت امام تهديد ميكرده، از نزديك آگاه بوده است و از همين روست كه مرحوم توسلي، طي سالهاي اخير به انحاي مختلف در قبال انحرافات ايجاد شده در مسير نظام، مسئولان را انذار ميداد و با شجاعت كامل به اين مساله ميپرداخت و به صراحت موارد انحرافي در مسير انقلاب را بيان ميداشت.
شايد نپذيرفتن هرگونه مسئوليت اجرايي توسط مرحوم توسلي پس از رحلت امام در طول 18 سال گذشته، عليرغم پيشنهادهايي به اين دليل باشد كه ايشان در پي اين بوده كه وامدار هيچ مرجعي نباشد، تا بتواند به وظيفه خطيرش كه همانا برملا كردن تفكرات منتهي به استبداد ديني است، عمل نمايد و در بيان انحرافات ايجاد شده در سيره امام، از جمله: انحراف نظام از مسير جمهوريت و اسلاميت به سمت خلافت نيز ترديدي به خود راه ندهد.
اگر به مجموع فعاليتهاي آن مرحوم در طول ساليان گذشته نيمنگاهي داشته باشيم. نتيجه امر يقينا مويد موارد بالاست.
متاسفيم كه بايد اذغان كنيم طي دو سال اخير پس از انتخابات نهمين دوره رياستجمهوري، هر روز شاهد زير سوال رفتن پيدرپي اصول و امهات مكتب امام، توسط مدعيان دروغين پيروي از سيره و روش آن بزرگوار، هستيم.
يكي از اين كجرويها، ورود نظاميان به عرصه سياسي كشور است. مردم ايران هنوز فرازهاي صريح و بينياز از تفسير وصيتنامه امام راحل و تذكرات موكد ايشان مبني بر عدم ورود نيروهاي مسلح به جريانات سياسي را به ياد دارند. اين مساله يكي از مسائل اساسي در حكومتها منجمله نظام جمهوري اسلامي است كه در صورت عدم رعايت خطر بزرگ كاهش بنيه دفاعي، كشور را تهديد ميكند.
اين مطالب را در ذهن خود ثبت نماييد و سپس توجه داشته باشيد به سخنان اخير برخي از فرماندهان نظامي كشور مبني بر حمايت نيروهاي مسلح از «جريان اصولگرا» و بهخط شدن امكانات عمومي كشور براي پيروزي اين جريان سياسي در آستانه هشتمين دوره انتخابات مجلس.
آيا در چنين شرايطي نبايد سابقون نظام و آنان كه به كرات سفارشات حضرت امام (ره) را در زمان ايشان شنيده و در مكتب وي درس آموختهاند، در قبال اين انحراف واكنش نشان دهند؟ قطعاً چنين است و از همين روست كه افرادي نظير مرحوم توسلي ميبايست به وظيفه تاريخي خود، مبني بر آشكار نمودن سره از ناسره در مسير اداره نظام، عمل نمايند.
اما يك سوال براي ما كماكان باقي است سران مخالفان اصلاحات كه در زمان تصدي دولت هفتم، در قبال كوچكترين مسائل اجتماعي فرياد وااسلاما عليه دولت خاتمي سرميدادند در واكنش به اين انحرافات عميق نه تنها سكوت اختيار كردهاند و لب از لب نميگشايند، بلكه برخي در مقام توجيه حركات اين فرماندهان نظامي، افاضه فرمودهاند كه سخنان امام (ره)، منحصر به زمان امام بوده و حال بايد ديد كه در زمان حاضر رهبري نظام چه ميگويند؟ چنين موضعگيريهايي تاييد هشدارهاي جريان اصلاحطلب مبني بر استفاده ابزاري جريان اقتدارگرا از اركان نظام بالاخص امام (ره) به نفع بازيهاي سياسيشان است.
مرحوم توسلي پس از رحلت امام تمام تلاش خود را معطوف به تبيين و تشريح روش و سيره امام كرد و از همين منظر بود كه به عنوان يكي از فعالترين اعضاي مجمع روحانيون مبارز، در تمامي عرصهها، حضور آگاهانه و مسئولانه داشت.
وي براساس شناخت عميقي كه از روش و منش جريانهاي مختلف نظام و عملكرد آنان در مسير سي ساله نظام بهدست آورده بود، معتقد بود كه نزديكترين تفكر به اصول اوليه انقلاب و پايبند به تفكرات مترقي مكتب امام، جريان اصلاحات است و از همين رو بود كه طي دوران رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي، در تمامي سفرهاي داخلي و خارجي، وي را همراهي ميكرد تا اين حقيقت را آشكار سازد كه وي فرزند صالح خميني است.
يكيديگر از نكات مورد اشاره در آخرين سخنراني آيتالله توسلي، بحث توهين به بيت حضرت امام (ره) بود. علت اصلي هجمههاي اخير به بيت حضرت امام و بالاخص حجت الاسلام و المسلمين سيدحسن خميني، تاكيدات اخير ايشان مبني بر برگزاري انتخابات آزاد و رقابتي براساس سفارشات بنيانگذار نظام بود كه جريانات تماميتخواه اين توصيهها را برنتافتند و با توسل به عناصر بيريشهي ناآشنا به سيره امام، اقدام به توهين و بهزعم خود، منفعل نمودن ايشان كردند. زهي خيال باطل، چرا كه اقشار مختلف جامعه در قبال اين مساله واكنش نشان دادند. مردم و بزرگان انقلاب با واكنش آگاهانه خود اعلام كردند كه اين آقايان نميتوانند كه تفكرات تماميتخواه را به جاي تفكرات امام به جامعه قالب كنند.
مردم ايران عليرغم تمامي فرافكنيهاي جريان حاكم، متوجه بدعتهاي اين جريان در مسير اداره جامعه هستند و واكنش نشان ميدهند كه جريان اخير نيز در همين جهت قابل تحليل است.
سخن آخر اينكه: هرچند در شرايط كنوني هر جرياني كه اقدام به توضيح و تشريح مواضع امام راحل مينمايد، مورد حمله جريان اقتدارگرايي كه فقط در پي بسط و ترويج قشريگرايي در سطح جامعه است، قرار ميگيرد، اما آقايان يقين بدانند كه تا شاگردان امام زنده هستند، در قبال حركات آنها سكوت نميكنند و در اين موارد افشاگري خواهند كرد و به قول حضرت امام «شياداني» كه ادعاي ارتباط با امام زمان (عج) را داشته و در برخي از مساجد بر سجادههاي خالي نماز جماعت برگزار ميكنند را، به ملت معرفي خواهند كرد، همانگونه كه مرحوم توسلي آنچنان كرد… «و مكرو و مكرالله والله خيرالماكرين»